دل عاشقان

من امشب حالتی افسرده و اندوهگین دارمکه بس پژمرده می بینم گل مهتاب و اختر را سپاه غم بر این.دل آذرافکنده مگر امشببه آب دیده بنشانم دمی در سینه آذر راغم دخت پیمبر آنچنانم زد بجان آتشکه برد از خاطرم امشب همه غمهای دیگر را قلم عجز از رقم دارد زبانم.شرم ا دل عاشقان...ادامه مطلب

مست مستم ساقیا مستانه می بینم توراگر گدایم دلبرا شاهانه می بینم ترا آنچنان بیخود ز خویشم کردی از پیمانه ایگه به ساغر گاه در پیمانه می بینم تورااز تماشای رخت دیوانه ام دیوانه املاجرم هر سو من دیوانه می بینم تورا گر نهم پا در کلیسا نقش دلدارم توییدر کن دل عاشقان...ادامه مطلب

ای شاه حسن بر منت اینسان جفا چراجور و جفا به خسته دل بینوا چرا ؟ سر خواستی بپای تو جان دادم از وفاپس از برم گذشتی بی اعتنا چرا ؟بیمار عشق روی تو بودم ز راه لطفدردم به یک اشاره نکردی دوا چرا ؟ مرغی اسیر و بسته پرم من به دام توبر مرغ بسته بال و پر، این دل عاشقان...ادامه مطلب

هر که به دل عشق آن نگار ندارددر حرم آن نگار بار ندارد دیده من تا شد آشنای نگاهشدل زغم عشق او قرار نداردصید دلم می کند به تیر نگاهیمرغ دل من ره فرار ندارد عاشق دلداده بین که در ره معشوقدر کفش از خویش اختیار ندارد را نیابد به جمع ماه جبینانهر که زر و س دل عاشقان...ادامه مطلب

  سزد ای چرخ کج رفتار اگر گردی خراب امشببری کیفر از این اعمال زشت و ناصواب امشبچه گویم ای فلک بر آل طه بس ستم کردیشوی ویران که شد ظلم تو افزون از حساب امشب به ضرب تیغ ابن ملجم بی دین بد اخترعلی در دامن محراب کرد از خون خضاب امشب زجورت ای فلک احمد به دل عاشقان...ادامه مطلب

 باز امشب از غم هجران چو شبهای دگر لشکر عشق توام بر دل شبیخون میزند جای اشک از دیده ام امشب برون خون میزندهجر تو از یک،طرف طعن رقیب از یکطرف نیشتر بر این دل رنجور و محزون میزندآتش عشقم،درون سینه از سودای عشق شعله ها بر جان و دل بی حد و افزون میزندسیل خون بر چهره ام جاریست آری گفته اند خون دل چون شدفزون ازدیده بیرون،میزنددوش از کنج لب لعلش ربودم،بوسه ها همچنان دزدی که شب بر گنج قارون میزند"فروغی " در ثبات عاشقی مانند شمع طعنه ها بر وامق و،فرهاد و مجنون میزند #سما_فروغیبرچسب‌ها: غم هجران _ثبات عاشقی, لشکر غم _سیل خون دل عاشقان...ادامه مطلب

برخیز تا لوای محبت بپا کنیمدست از جفا کشیده و باهم وفا کنیم از قهر پا کشیده دم از آشتی زنیمبا یکدگر نشسته و صلح و صفا کنیمآن به که رو به جانب میخانه آوریمآنجا علاج درد دل مبتلا کنیم پا در طریق مردم صاحبتظر نهیمباشد مگر که این مس دل کیمیا کنیم چون ذره کسب نور کنیم در ضیاء حقتا همچو شمس جلوه به اوج قضا کنیم تسلیم در قضا شده اندر رضای دوستدل را رضا همیشه به حکم قضا کنیم از تنگنای عالم هستی برون جهیمفانی شویم روی به ملک بقا کنیم تا کی کنیم فکر تن و پیرهن بیااز پیرهن گذشته و تن را رها کنیم برخیز تا بدرگه پیر مغان رویمروی نیاز جانب آن ‌آشنا کنیم پا از محیط عالم خاکی فرا ‌نهیمتا جلوه ها در اوج فضا و سما کنیم دست طلب به دامن مطلوب خود زنیموز هر چه غیر اوست به عالم ابا کنیم دی گفت فروغی با خیل عاشقانیارب مباد آنکه جز این دعا کنیم#سما_فروغی دل عاشقان...ادامه مطلب

دلم

به هوای تو

پیله کرد

و هرگز پروانه نشد

پیله ای ....

که دور خیالم

تنیده بودم

#سما_فروغی

دل عاشقان...

  مرا سوز درون هر دم زند آتش به جان امشبچو یاد آرم زحال زینب بی آشیان،امشبزیک،سو ماتم،مرگ،جوانان بنی هاشمزیک،سو،کودکان بر سینه و بر سر زنان،امشب به دشت کربلا آل علی بی چادر و معجربه دنبال شهیدان گشته هرسویی روان،امشب زند کلثوم محزون دمبدم تا صبحدم بر سربه دشت نینوا از مرگ عباس جوان امشب چو مجنون گشته لیلا از غم مرگ،علی اکبربه صحرای بلا شیون کنان و نوحه خوان امشب به گوشم نغمه ای جانسوز آید دمبدم گویارباب از ماتم،اصغر کند آه و فغان امشب فرو ریزد به رخ خون جگر از نوک،به مژگانمچو یادم آید از قتل شه لب تشنگان امشب تن فرزند زهرا یکه و تنها همی بینمپی انگشتری ، دستش به دست ساربان،امشب سر سبط پیمبر را زجور خولی کافرعیان بینم میان خاک و خاکستر نهان امشب چو یادم آید از بیمار تبدار و غل و زنجیراز این غم شعله آهم رسد بر آسمان،امشب شب اربع ز قتل شاه لب تشنه "فروغی " گفتمرا سوز درون هر دم زند آتش به جان امشب#سما_فروغی برچسب‌ها: داغ زینب, شب عاشورا, شام غریبان دل عاشقان...ادامه مطلب

دیگر نه مهر و نه آبان

هیچکدام رفتنشان دلتنگم نمیکند

من مهر تو بر دل دارم

در سایه مهر تو تمام بغض ها و

دلتنگیهایم را فرومینشانم !!
#سما_فروغی

دل عاشقان...